Mushoku Tensei - قسمت 02.5
مغز متفکر پشت تموم این اتفاقات،کسی نبود جز … توماس خدمتکار.
اون با اشراف زاده منحرف و آدم بدای خدا بیامرز در ارتباط بود.
از قرار معلوم اون یارو اشراف زاده منحرفه از خیلی وقت پیش تو نخ این هیولای مغرور و پرخاشگر
بوده.
توماس شست وشوی مغزی شده و گذاشته اون دو تا آدم ربا مارو بدزدن.
واقعا که.
تو آستینشون مار پرورش دادن.
اگه میخوای از اینکارا کنی، لااقل قبلش باهام هماهنگ کن.باشه؟
ولی اون دوتا الدنگ اونقدری که توماس انتظار داشت خوب نبودن و ما به خونه برگشتیم.
اشراف زاده منحرف همش رو انکار کرد و بعد از مرگ آدم ربا ها مدرکی علیه ش نداشتیم، پس
نمی تونستیم بلایی سرش بیاریم.یا یه چی تو همین مایه ها.
موارد نامستند نمی تونن به عنوان شواهد استفاده بشن.فکر کنم این یه جور سیاسته.
در هر حال، گیزلین همه چیرو راست و ریست کرد.
نشون دادن اینکه خونواده گریرت سلطان شمشیر ، گیزلین رو استخدام کردن به کل دنیا، از اینجور
اتفاقات پیشگیری میکنه و نشونه قدرت خاندان گریرته.
وقتی سوال کردم، گفتن که بهتره دخالت نکنم و بذارم گیزلین همه چیرو حل و فصل کنه.
اگه حضور من توسط بقیه اعضا خاندان گریرت کشف شه، اوضاع پیچیده میشه.
اینم یه جور سیاسته . نه؟
فیلیپ داشت یه چیزایی رو برام توضیح میداد.
فیلیپ فقط پسر لرده، ولی در واقع، اونه که وظایف شهردار روآ رو انجام میده.
». به عنوان کسی که دخترش رو دزدیده بودن زیادی خونسردی «
». اگه هنوز هم گم شده بود مضطرب میشدم «
». کاملا درسته «
»… خب، برگردیم سر بحث معلم سر خونه «
یهو در با لگد باز شد و بابابزرگ عصبانی اومد تو.
»! شنیدمش «
کسی که اومد تو سوروث بود.
مثل گنجیشک کله م رو تو دستش گرفت و تکونم داد.
»!؟ شنیدم که تو اریس رو نجات دادی، درسته «
»! چ-چ-چ-چ-چی دارین میگین؟من غ-غلط بکنم. همش کار گیزلین بود.من هیچکاری نکردم «
چشمای سوروث برق زدن.
اونا چشمای یه هیولا بودن.
ت-ترسناکه.
»؟ جرعت میکنی که به من دروغ بگی «
»… ن-نه. فیلیپ-ساما خواستن که اینکارو بکنم «
»! فیلیپ «
سوروث برگشت و یه مشت ده امتیازی نثار فیلیپ کرد.
بنگ~ یه همچین صدایی تو کل اتاق پیچید.
»! آآآآخ «
فیلیپ روی مبل افتاد.
خیلی سریع بود.
مشت های اریس در برابر این هیچ ن.
»!؟ احمق! تو حتی از ناجی دختر خودتم تشکر نکردی ! بهم نگو که این رفتارای مسخره ت رو از نجبا یاد گرفتی «
پدر، حتی اگه پائول روابطش با نجبا رو قطع «: فیلیپ خودشو رو مبل ولو کرد و به آرومی جواب داد
کرده باشه، پسرش خون گریرت ها رو تو رگاش داره و عضوی از خونواده ست.پس تصمیم گرفتم
». که در قایسه با پاداش مادی، مثل خونواده باهاش رفتار کنم
صدای فیلیپ خیلی ریلکس بود.
»! اگه اینطوره ، خوبه. اون کارای چرندی که نجبا میکنن رو نکن «
سوروث خودشو روی مبل انداخت.
قصد عذرخواهی کردن نداره.
اریس هم بعد از وقتی که منو زیر مشت و لگد گرفته بود عذرخواهی نکرد.
حتی به خاطر نجات دادنش هم تشکر نکرد.
فکر کنم فهمیده باشم که اریس به کی رفته.
خب، بیخیالش.
»! رودیوس «
چونه ش رو بالا میگیره و بهم خیره میشه.
»! ازت یه درخواستی دارم «
این رفتاریه که وقتی میخوان درخواست کنن، دارن؟
اون دقیقا مثل اریسه… نه، در واقع اریسه که مثل بابابزرگشه.
»! امیدوارم که بهش جادو یاد بدی «
». که اینطور «
»! اریس بهم گفت که تحت تاثیر جادوت قرار گرفته. نمی خواد بری «
ظاهرا میخواد جادویی که چشما رو میسوزونه رو یاد بگیره.
». البته …«
میخواستم بلافاصله موافقتم رو اعلام کنم که سریع دهنم رو بستم.
به خاطر خود اریس میگم ؛ اون بزرگتر از اونیه که سوروث بخواد جاش حرف بزنه.
حتی با اینکه من تعهدی درباره شیوه رشد اریس ندارم، ولی یاد دادن به کسی با همچین رفتاری
کارو سخت میکنه.
پس باید اصلاحش کنم.
». خود اریس باید اینو درخواست کنه، نه سوروث-ساما «
»؟ چی گفتی «
مثل یه آتشفشان در حال فوران مشتش رو بالا میاره.
این جی-سان واقعا مثل یه بمب هسته ایه.
صورتم رو میپوشونم.
ا-اون از مردم درخواست میکنه ولی هیچوقت سرش رو پایین نمیاره.دوست دارید که اون اینجوری «
»؟ بزرگ بشه
» درسته! حق با توئه! خوب گفتی «
سوروث مشتش رو به پاش میکوبه.
بعدش هم با صدای گوش کر کنی داد زد:
»! اریس! زود باش بیا اتاق پذیرایی «
گوشام سوت میکشن.
برای در آوردن همچین صدای بلندی چقدر باید حجم ریه آدم بزرگ باشه آخه؟
یعنی هیچ روش متمدنانه دیگه ای برای انتقال پیامتون ندارین؟
شما ها که کلی خدمتکار اینجا دارید.
… سر جالیز هم همدیگه رو اینطوری صدا نمیکنن.
فیلیپ دوباره میشینه و خدمتکار)فکر کنم اسمش آلفونسه باشه( درو میبنده. ظاهرا سوروث عادت
داره که مثل باد بیاد و بره، پس خدمتکاران که همیشه درو میبندن.
این جی-سان دوست داره درو باز کنه ولی علاقه ای به بستنش نداره.
همچین موجود راحت طلبیه.
»! بعله «
از یه جایی صدای اریس رو میشنوم.
»! میام داخل «
شاید اریس ابهت پدربزرگش رو نداشته باشه، ولی رفتارش دقیقا همونه.
راست میگن که بچه ها از بزرگترا تقلید میکنن…هوم.
این عادت بد باید امروز تغییر کنه.
»… اه «
اریس منو میبینه.
»؟ اوجی-ساما ، بهش گفتی «
درست مثل پدربزرگش دست به سینه ایستاده.
»! اریس! وقتی میخوای از یکی درخواست کنی باید سرت رو خم کنی «
»… ولی اوجی-ساما قول داد که کمکم میکنه …«
»! تا وقتی که خودت درخواست نکنی،ما رودیوس رو استخدام نمیکنیم «
…چی؟
آه درسته.
گور خودمو کندم.
»…. آه «
اریس با صورت برافروخته بهم زل زده.
نع، از روی خجالت نیست.
به خاطر حس خشم و تحقیره.
قیافش داره داد میزنه که :”اگه اوجی-ساما اینجا نبود، حتی از ته درک اسفل السافلین هم که شده
پیدات میکردم و تو گوشت چرخ کن مینداختمت!”
… وحشتناکه.
»… ل-لطفا «
»! این قیافه کسی که میخواد درخواست کنه نیست «
»… لعنتی «
موهای قرمزش رو گرفت ،شکل دو تا دم درشون آورد، چشمکی زد و گفت:
»⭐ 〰 لطفا بهم جادو یاد بده، نیان «
هاه؟!
این رویایی چیزیه؟!
نکنه خوابم برده خودم خبر ندارم؟!
چی شده؟!
چه خبره؟!
نکنه اومدم تو دنیای مانگا؟
»⭐ 〰 ولی نیازی نیست بهم ریاضی یاد بدی، نیان «
ترسناکه.
خیلی وحشتناکه.
باوجود همچین قیافه نازی که گرفته، دارم زهره ترک میشم.
لب هاش لبخند میزنن، ولی خبری از لبخند تو چشاش نیست.
اونا چشای یه هیولان.
… نمی تونم باور کنم.
»⭐ 〰 فقط بهم جادو یاد بده، نیان «
داره بدتر میشه!
تورو خدا یه نگا به قیافه ش بنداز!
انگار داره آدمو تهدید به مرگ میکنه!
احساس میکنم میخواد بهم مشت بزنه، از اون نوعش که باعث میشه از ته جهنم به بهشت پرواز
کنی.
خشم 8
تحقیر 2
و خجالت هیچی!
اینا میتونن این دختر رو تو چند کلمه توصیف کنن.
سوروث جی-ساما ، لطفا اینو از برق بکش.
»!؟ اریس واقعا نازه، اینطور نیست «
کی؟!
این هیولا رو میگه؟!
». ارباب بزرگ خیلی به نژاد هیولا علاقه مندن.گیزلین-ساما هم همینجوری استخدام شدن «
اوه ، حالا که بهش فکر میکنم، اونا دم نیستن… بیشتر شبیه گوشای افتاده ن.
پس اینجوریه….؟
» اریس «
پدر اریس قدم به کانون توجه میذاره.
هی! فیلیپ سان! این رو از برق بکش!
». اگه کمرت رو تاب ندی به اندازه کافی خوب نیست «
اوه خدا.
آره.اینا ایل و طلیفه پائولن.
هرچند پائول یکم عادی تره.
»؟ ب-ببخشید سوروث-ساما… میتونم یه سوال بپرسم «
»؟ چیه «
»؟ پسرا هم مجبورن از اینکارا انجام بدن «
»! ابله! پسرا باید مثل پسرا رفتار کنن «
بیخیالش.
کاملا برای امثال پائول عادیه.
اون آدم فقط سینه های بزر رو دوست داره.
دوباره یه نگاه به اریس میندازم.
مثل شیریه که تو قفس فلزی گرفتار شده باشه….
اگه تو آینده هم همینجوری از ملت درخواست کنه، آدمایی مثل من همون دقیقه اول قالب تهی
میکنن و احتملا چند دقیقه بعدش کتک میخورن.
خیلی خب، باید درستش کنم!
»!؟ این شیوه درخواست از کسیه «
صدای بلندم عمارت رو لرزوند.
مثل اینکه منم پتانسیلش رو دارم.
یه سخنرانی مفصل داشتم تا تونستم راضیشون کنم که دست از این شیوه درخواست کردن مسخره
بردارن.
گیزلین منو تحسین میکنه، ولی اریس با همون چشای سردش بهم زل زده.