reincarnation of the strongest sword god - قسمت 18
وقتی رییس قبیله کوبولد با آسیب سنگین و شوکه کننده شی فنگ مواجه شد، عصبانی شد. خون از زخمهای او پایین میریخت و صحنهی هیجان انگیزی به وجود آورده بود.
کوبولد تبر غول پیکرش را بلند کرد و پشت سر هم به شی فنگ حمله میکرد.
رییس قبیله کوبولد نتوانسته بود که در مقابل حملات شوکه کننده قبلی شی فنگ به درستی واکنش نشان دهد. او فقط به طور غریزی حمله میکرد، ولی حملاتش بسیار خشن بودند.
در مقابل حملات وحشیانه رییس قبیله کوبولد، حتی یک جنگجوی سپر یا شوالیه نگهبان سطح 5 نیز، در یک لحظه کشته میشد.
شی فنگ فقط میتوانست در مقابل چنین حمله وحشیانهای عقب نشینی کند. او فرصت تلافی پیدا نمیکرد، و مجبور بود تا از قلوه سنگهایی به اندازه مشت دست نیز جاخالی دهد، اگر یکی از آنها به او برخورد میکرد، آسیب زیادی میدید.
یک جانور و یک انسان با سرعت زیادی با یکدیگر درگیر شده بودند. اگر این مرد یک شخص معمولی بود، حتی نمیتوانست یک حرکت انجام دهد و توسط تبر عظیم به دو نیم تقسیم میشد، و به شکل خیلی بدی میمرد.
«بلکی، زود باش حمله کن. من مدت زیادی نمیتونم دووم بیارم.»
شی فنگ به مدت هفت یا هشت ثانیه، تنها از حملات جاخالی داده بود. وقتی بلکی را دید که هنوز حمله نکرده است، با صدای بلندی فریاد زد.
آنها در حال حاضر با یک رییس قبیله مواجه شده بودند، نه یک نخبه کوچک. الگوی حمله یک رییس قبیله مثل یک نخبه، یکنواخت نبود، بلکه از الگوهای متفاوتی برخوردار بود. رییس قبیله هیولایی هوشمند محسوب میشد. حتی هنگام مواجهه با یک یازیکن خاص شیوه حملهاش را متناسب با او تغییر میداد. این شرایط همراه با قدرتی که دو تا سه برابر بیشتر از یک نخبه بود، باعث میشد تا در کل حداقل پنج برابر قویتر از یک نخبه باشد.
اگرچه تنها هفت یا هشت ثانیه از زمانی که ، شی فنگ با رییس قبیله کوبولد درگیر شده بود میگذشت، اما به نظر میرسید که چندین دقیقه گذشته است. تنها منحرف کردن حملات و ضد حمله در لحظه مناسب 100سلامتی شی فنگ را از بین برده بود. اگر این شرایط ادامه پیدا میکرد، مدت زیادی طول نمیکشید تا شی فنگ کشته شود.
با شمشیر مشهور، شمشیر اَبیسال، امتیازهای ویژگی شی فنگ به مقدار زیادی افزایش یافته بودند. این امتیازهای بالا باعث شده بود تا سه مهارت پایهای مخفی که برای بازیکنان با هدف نزدیک بسیار ارزشمند و مهم است ، فعال شوند. با استفاده از این مهارتها، شی فنگ میتوانست تا حملات فوق العادهای را، در حالی که پشت سر هم مشغول جاخالی دادن بود، وارد کند. اگر شمشیر اَبیسال را در اختیار نداشت، مدتها قبل کشته شده بود.
«اوه! من کمکت میکنم برادر فنگ.» بلکی متوجه اشتباهش شد و بالاخره واکنش نشان داد. او با عجله عصایش را تکان داد، و با دهانش پشت سر هم نفرین میخواند. بعد از هدف گیری کوبولد، تیر سیاه را شلیک کرد.
شلیک او بر روی بدن رییس قبیله کوبولد فرود آمد و فقط 17 آسیب وارد کرد.
دهان بلکی بعد از دیدن چنین آسیبی باز ماند. او از دفاع سنگین کوبولد حیرت کرده بود. بلکی نزدیک 50 آسیب به هیولاهای سطح 5 وارد میکرد، اما در این لحظه تنها یک سوم آن مقدار را به کوبولد وارد کرده بود. دفاع حیرت آور کوبولد کاملا مشخص بود. از طرف دیگر، شیفنگ با یک ضربه نزدیک به 100 آسیب وارد کرد، «این دیگه چه قدرت حمله وحشتناکیه؟»
شی فنگ ناگهان در میانه نبرد، با شمشیرش ضربهای وارد کرد.
بریدن!
یک نور کوچک سیاه رنگ ایجاد شد، و یک وقفه در حملات کوبولد به وجود آمد.
دنگ!!
شی فنگ سه قدم به عقب برداشت و قبل ازاینکه دوباره تعادلش را بدست بیاورد، آسیبی نزدیک به 30 در بالای سرش نمایان شد. از طرف دیگر، تبر عظیم کوبولد رییس قبیله به عقب رفته بود و لحظهای کوتاه در میان هوا متوقف شد.
«کار کرد. به نظر میرسه قدرت بدنیم کافیه.» شی فنگ از این حمله اش بسیار راضی وخوشحال بود.
در طول نبردهای قلمرو خدایان، نه تنها بازیکنان میتوانستند جاخالی و دفاع کنند، بلکه میتوانستند حمله هیولا را نیز متوقف کنند؛ این اتفاق باعث میشد تا حمله هیولا کمی متوقف شود، و حملهاش را کامل نکند. این تکنیک، یک تکنیک جنگی سطح بالا بود. چنین تکنیکهایی بعد از گذشت شش ماه از شروع قلمرو خدایان، محبوب شدند، به ویژه هنگام مواجهه با باسها. اگر MT 1(تانک اصلی) چنین تکنیکی را بلد نبود، نتیجهاش از بین رفتن تمام گروه میشد؛ به این خاطر که هیچ بازیکنی توانایی منحرف کردن، حملات پشت سر هم و وحشیانه یک باس را نداشت.
کوبولد رییس قبیله لحظهای متوقف شد و این یک لحظه نقطه ضعفاش را نشان داد.
شی فنگ بدون تردید به جلو یورش برد. تمام قدرتش را در دستانش جمع کرد و شمشیر اَبیسال را محکمتر گرفت، او پشت سر هم به کوبولد ضربه میزد.
چهار رد نورانی شمشیر به قسمتی از بدن کوبولد که زره نداشت برخورد کرد.
با اثر افزایش دهنده آسیب، شی فنگ در یک لحظه 300 سلامتی از کوبولد کم کرد. به همراه حملات بلکی، فقط 900 سلامتی برای کوبولد رییس قبیله باقی مانده بود.
«او ! او ! او ! » کوبولد رییس داشت دیوانه میشد. تبر عظیمش را به گوشهای پرت کرد، و دو کارد بزرگ را از دور کمرش برداشت و در دست گرفت.
تغییر سلاح باعث ایجاد تفاوت زیادی در شیوه حمله کوبولد شده بود.
اگر رییس قبیله هنگامی که تبر غول پیکر را در دست داشت یک برسرکر بود، پس الان که یک جفت تیغه در دست داشت، تبدیل به یک شمشیر زن دو دست شده بود. در این لحظه او قدرت بدنی را با چابکی ترکیب ، و دیگر از خشونت برای تحت تاثیر قرار دادن حریفش استفاده نمیکرد.
الگوی حملهی دو تیغه او دیگر یکنواخت نبود. سرعت حمله او نیز به طور قابل توجهی افزایش یافت. به محض اینکه شی فنگ یک تیغه را جاخالی میداد، تیغه دیگر در پشت آن به سمتش میآمد. شی فنگ به سرعت از شمشیر اَبیسال استفاده کرد تا آن را منحرف کند.
جرقه های خیره کنندهای هنگامی که خنجر و شمشیر با هم برخورد کردند ایجاد شد. شی فنگ به هوا پرتاب شد.
وقتی شی فنگ هنوز در هوا بود، رییس قبیله را دید که با تمام قدرتش به جلو پرید و خنجرهایش را برای یک حمله رو به جلو بالا برد.
«واقعا میخواد این کار رو بکنه؟» شی فنگ شوکه شده بود و به سرعت…
دفع حمله!
شمشیر ابیسال تیغهها را منحرف کرد. اما شی فنگ مانند یک شهاب سنگ به سمت زمین پرتاب شد. شی فنگ فکر کرد که حمله کوبولد رییس تمام شده است. اما، وقتی کوبولد از بالا به زمین رسید، دو تیغه اش را نیز به همراهش به سمت پایین حرکت میداد، و هدفش سینه شی فنگ بود.
شی فنگ قادر به حرکت و جاخالی دادن نبود.
کشتن شبحوار!
در یک لحظه یک بدل از شی فنگ در فاصله 3 یاردی او ظاهر شد. با سرعت نور شی فنگ جایش را با بدلش عوض کرد.
وقتی کوبولد به زمین رسید، هر دو تیغه اش در سینه بدل فرو رفت. سلامتی بدل دیوانهوار کاهش مییافت، نزدیک 300 سلامتی او در یک لحظه نابود شد.
درست در لحظهای که کوبولد ریس قبیله یک لبخند هیجان زده بر لب داشت، شی فنگ در پشت سرش ظاهر شد. شمشیر اَبیسال در دستان او یک درخشش سیاه رنگ کوچکی از خود نمایش میداد.
برش نه اژدها!
نه شبح از شمشیر اَبیسال ظاهر شد، آنها به آرامی در میان هوا پرواز میکردند و در اطراف شی فنگ میچرخیدند.
اگرچه شی فنگ نمیتوانست تمام نه شمشیر را کاملا کنترل کند، اما استفاده از آنها برای یک حمله ساده اصلا سخت نبود.
ششششششش…..
نه شمشیر اَبیسال مانند بچههای بازیگوشی در هوا میرقصیدند، و پشت سر هم در بدن کوبولد رییس قبیله فرو میرفتند.
مقدار کوچک -10 آسیب پشت سر هم در بالای سر کوبولد رییس قبیله ظاهر میشد. اگرچه مقدار آسیب بسیار کم بود ولی، تعداد آن بسیار زیاد بود. به همراه بریدن و حملات معمولی شی فنگ، سلامتی کوبولد رییس به 500 سقوط کرد.
با دیدن اینکه کوبولد قصد داشت تا بچرخد، شی فنگ جرات نداشت تا به او هیچ فرصتی برای ضد حمله بدهد. او به سرعت از چسباندن عمیق استفاده کرد. رییس کوبولد به مدت 3 ثانیه نمیتوانست حرکت کند، و دفاعش نیز 100% کاهش یافته بود.
در طول یک نبرد، زمانی که حتی یک پلک زدن نیز باعث مرگ تو میشود، سه ثانیه برای تغییر نتیجه کافی بود.
کوبولد بعد از اینکه به وسیله زنجیرهای سیاه و سفیدی که از شمشیر ابیسال میآمد بسته شد، نمیتوانست حرکت کند. نه شمشیر اَبیسال پشت سر هم و بدون وقفه به کوبولد ضربه میزدند، با هر ضربه آسیب -20 به کوبولد وارد میکردند سلامتی او دیوانهوار کاهش مییافت، و در یک لحظه به 200 رسید.
«اووو!» رییس قبیله کوبولد درحالی که داشت وارد حالت آشفته میشد، نعره زد. اندازه بدنش دو برابر بزرگتر شده بود.
شی فنگ میدید که سه ثانیه لحظه به لحظه میگذرد. قدرت رییس کوبولد بعد از اینکه کاملا وارد حالت آشفته میشد دیگر شوخی بردار نبود. حداقل قدرتش 30% افزایش مییافت.
اما تمام مهارتهای حمله و نجات بخش او هنوز در کولداون بودند.
با دیدن استرس شی فنگ، چهره کوبولد رییس قبیله به خنده تغییر کرد. دو تیغه به سرعت برای نابود کردن شی فنگ، مانند گلولهای به سمت صورتش میآمدند.
در لحظه مرگ و زندگی، شی فنگ از گوشه چشمش متوجه شد، که یک کوبولد معدنچی احیا شده است.
به سرعت، او غلبه بر جاذبه را فعال، و همچنین به دنبال آن از تیغۀ باد استفاده کرد.
با سرعت نور، شی فنگ برش دو تیغه را جاخالی داد و به سمت کوبولد معدنچی یورش برد.
«او ! او ! او !» کوبولد هنگامی که شی فنگ نزدیک به مرگ را، در حال جاخالی دادن حملهاش دید. پای قدرتمندش را ناگهان به زمین زد و به سمت شی فنگ حرکت کرد.
پشت بلکی هنگام دیدن نبرد شی فنگ از ترس میلرزید. ولی دهانش حتی یک لحظه از حرکت نه ایستاد و پشت سر هم تیر سیاه شلیک میکرد. با این حال سرعت کوبولد رییس زیاد بود و این امر هدف گیریاش بسیار مشکل میکرد. خوشبختانه 20 یارد بین شی فنگ و رییس کوبولد فاصله بود. کوبولد رییس قبیله به مقداری زمان نیاز داشت تا به شی فنگ برسد. در این مدت زمان شاید حتی شی فنگ با استفاده از نه شبح شمشیر ابیسالش میتوانست رییس قبیله را بکشد.
اما هم شی فنگ و هم بلکی، قدرت انفجاری کوبولد رییس قبیله را درست تخمین نزدند. نه تنها قدرت بدنی و دفاع او بسیار زیاد شده بود، بلکه حتی چابکیاش نیز افزایش پیدا کرده بود.
فقط 2 ثانیه طول کشید تا رییس قبیله کوبولد 20 یارد را طی کند.
رییس قبیله کوبولد دو تیغهاش را بلند کرد، و با قدرت پایین آورد.
کوبولد معدنچیای که در مقابل شی فنگ قرار داشت دو نیم شد، و بارانی از خون تمام 5 یارد اطرافش را در برگرفت. این حرکت از نزدیک گونه شی فنگ گذشت، و نزدیک بود تا جان او را بگیرد.
با دیدن کوبولد رییس قبیله، که داشت آماده میشد تا تیغه دیگرش را پایین بیاورد، شی فنگ با قدرت شمشیر ابیسال را بلند کرد. سه رعد به بدن کوبولد رییس قبیله نفوذ کرد، و 130 سلامتی باقی ماندهاش را از بین برد.
بعد از دیدن سقوط کوبولد رییس قبیله، شی فنگ نفس راحتی کشید.
هیولای رییس قبیله واقعا قوی بود. حتی اگر وقتی که به سطح 5 میرسید و تماما به تجهیزات برنزی مجهز شده بود هم به اینجا میآمد، باز هم شکست میخورد. شی فنگ تنها با شانس توانسته بود تا او را بکشد. در مقایسه با یک برق صاعقه سطح 2، سطح 4 برق صاعقه تنها 24 ثانیه کولداون داشت. کولداون درست در همان لحظه تمام شده بود، و شی فنگ را از مرگ حتمی نجات داد.
پیام سیستم: کوبولد رییس قبیله سطح 5 کشته شد. تفاوت سطح 5. تجربه دریافتی 500% افزایش یافت. 2350 تجربه بدست آوردید.
شی فنگ به سرعت به 76% از سطح 1رسید.
پیام سیستم: تبریک به خاطر تبدیل شدن به اولین بازیکنی که یک رییس قبیله را کشته است. دراپ آیتم رییس قبیله کوبولد 200% افزایش یافت.
اعتبار و محبوبیت شما در امپراطوری ستاره ماه 10 امتیاز افزایش یافت. ناگهان بدن رییس قبیله کوبولد، شروع به متورم شدن کرد. اندازه بدنش تا زمانی که با یک صدای بوم! ترکید افزایش یافت، و کوهی از آیتم را در آنجا پراکنده کرد.