reincarnation of the strongest sword god - قسمت 24

  1. خانه
  2. reincarnation of the strongest sword god
  3. قسمت 24
قبلی
بعد

با این که گروه شی فنگ ایجاد شده بود اما بازیکن‌های سطح ۲ هنوز هم در حال مسخره کردنش بودند. در واقع دلیل مسخره کردنشان سطح ۱ بودن این بازیکنان نبود بلکه مشاغلی که در گروه بودند بسیار عجیب و غریب و بی‌ربط بود.

-با این که نوب سگه ولی خیلی باحاله، عملا گروه خودکشی راه انداختن.

-حالا دلم برا اون‌ متخصص اسکول می‌سوزه که داره حرفای این رو گوش می‌کنه، حتی حاضر شده اون رو رهبر گروه کنه.

چند نفری با تمسخر در حال بحث بودند و بقیه بازیکن‌های سطح ۲ تنها به گروه شی فنگ می‌خندیدند.

ژائو یورو با اخم به شی فنگ نگاه کرد: «می‌خواد جلب توجه کنه.»

به شدت از حضور شی فنگ ناراحت شده بود. تا قبل از این هر جا که می‌رفت، مورد توجه همه قرار می‌گرفت اما حالا همه به این نوب سگ توجه کرده بودند؛ هر چند مورد تمسخر بود اما با این حال نقطه توجه شی فنگ بود.

-خب یورو، عجله کن، باید سریع‌تر شروع کنیم؛ بیشتر از این نمی‌تونیم وقت تلف کنیم.

اگر چه جنتل اسنو احساس می‌کرد شی فنگ یک متخصص است اما با توجه به سطح انتخاب اعضای تیم و…. او به هیچ‌وجه متخصص محسوب نمی‌شد؛ شاید اگر این‌گونه نبود، او را به اتحاد اوروبورس دعوت می‌کرد؛ کسی چه می‌دانست…

ژائو یورو سرش را تکان داد: «باشه.»

به طرف شمشیرزنی که در نزدیکیش بود چرخید و خصوصیاتش را بررسی کرد؛ ناگهان حس انتقام در درونش جرق زد و گفت: «خصوصیاتت خیلی خوبه ولی من شمشیرزن نمی‌خوام.»

چهره شمشیرزن ناگهان بی‌روح شد؛ منظور ژائو یورو را فهمیده بود! سرش را چرخواند و با نفرت به شی فنگ نگاه کرد.

در همین لحظه شی فنگ بدون توجه به اطرافش در حال ورود به ددلی فارست بود.

-لطفا حالت را انتخاب کنید: عادی، سخت و جهنم

شی فنگ بدون لحظه‌ای مکث جهنم را انتخاب کرد

ناگهان گذرگاه انتقال شروع به تغییر شکل داد و از رنگ نقره‌ای به سیاه و سفید تغییر حالت داد و همزمان جمجمه‌ای به طور مبهم در حالی که دهانش به شکل خنده دیده می‌شد، در هوا ظاهر شد.

بلافاصله تمام اعضای تیم اعلانی را دریافت کردند.

-شما حالت جهنم را انتخاب کردید. دهن همه‌ی شما سرویس می‌باشد. مجازات مرگ نیز ۱۰۰٪ افزایش یافت.

ناگهان صورت تمام اعضای تیم به سفیدی گچ شد. -مجازات مرگ ۱۰۰٪ افزایش یافت؟!! یعنی اگه بمیریم ۲۰٪ از تجربه از بین میره؟

برای جبران این مقدار از تجربه یک یا دو ساعت زمان لازم بود.

بلکی با عجله و به طرف شی فنگ رفت و زمزمه کرد: «برادر فنگ فکر می‌کنم اشتباهی انتخاب کردی، ما از دروازه‌ی عادی وارد نمیشیم؟»

-مشکلی نیست، حالت جهنمه. اگه بخاطر این نیومدیم پس دلیل اومدنمون چیه؟

میزان افت طرح‌های آهنگری بسیار پایین بود؛ در حالت عادی ۱٪ در حالت سخت ۵٪ و حالت جهنم ۳۰٪ بود. اگرچه حالت عادی را می‌شد هر روز بدون محدودیت پاک کرد؛ اما با این حال چه کسی وقت اینکار را داشت؟ همین طور حالت سخت نیز تنها پنج بار در روز قابلیت پاک شدن داشت که احتمال دریافت طرح آهنگری هم زیاد نبود. در مورد حالت جهنم، تنها یکبار در روز می‌شد آن را پاک کرد و با وجود ۳۰٪ احتمال بهترین راه بود.

-برادر فنگ چی داری میگی؟ پاک کردن حالت جهنمی ددلی فارست؟!! یه نگاه به گروهمون بنداز، اینا به زور می‌تونن حالت عادیش رو پاک کنن، دیگه چه برسه به حالت جهنمی!

بلکی وحشت‌ کرد. تا قبل از این چند گروه نخبه را دیده بود که در ددلی فارست کشته شده بودند. طبق گفته این افراد هیولاهای جنگل مرگ هوش باور نکردنی و قدرت بالایی داشتند. شکست آن‌ها بدون رسیدن به سطح چهار یا پنج غیرممکن بود. بنابراین تمام آن گروه‌ها ددلی فارست را ترک کردند.

اگر آن‌ها با این تیم وارد حالت جهنمی ددلی فارست شوند، بدون شک وارد جهنم می‌شوند.

شی فنگ شانه بلکی را تکان داد و با لبخند اطمینان بخشی گفت: «نگران‌ نباش، اگه مطمئن نبودم هیچ‌وقت این کار رو نمی‌کردم»

بلکی آهی کشید: «خب پس بریم.»

اولین کسی که وارد شد شی فنگ و بعد از آن بلکی بود سپس لونلی اسنو نیز با گیجی وارد شد. سه نفر باقی مانده کمی مکث کردند.

کولا با لحن تشویق‌آمیزی گفت: «بهتره وارد بشیم، وقتی اون متخصص واردش شد، ما نوب‌های سطح ۱ چطور می‌تونیم اعتراض کنیم، از اون‌ گذشته این حالت جهنمه وارد شدن بهش افتخار بزرگیه.»

دو نفر دیگر احساس کردند که ابن حرف منطقی‌ست پس به طرف گذرگاه به راه افتادند.

در همین زمان منطقه‌ای که در آن گروه جنتل اسنو ایستاده بودند، کاملا ساکت بود. همه‌ی بازیکنان سطح دو مات و مبهوت شده بودند. طوری که انگار صاعقه به آنان برخورد کرده. یک گروه نخبه سطح ۲ حتی نمی‌توانست حالت عادی را پاک کند، آن وقت این گروه که اعضای آن را نوب‌های سطح یک پر کرده بودند، حالت جهنمی را انتخاب کرده بود.

ژائو یورو با بهت پرسید: «اشتباه دیدم دیگه؟ حالت جهنمی رو‌انتخاب کردن؟»

جنتل اینو سرش را به تایید تکان داد. چشم‌های زیبایش به جمجمه خندان نگاه می‌کرد.

-احتمالا از شدت ناامیدی این کارو کرده، بعد این که فهمید نمی‌تونه عادی رو پاک کنه، وارد حالت جهنمی شد؛ تا چند دقیقه دیگه جسداشون بیرون میاد.

ژائو یورو خندید: «متاسفانه وقت برای دیدنش نداریم، بیاین بریم، به اندازه‌ی کافی عضو جمع کردیم.»

جنتل اسنو به آرامی به طرف ددلی فارست راه افتاد سپس حالت عادی را انتخاب کرد، در صورتی که می‌توانستند موفق شوند، وارد حالت سخت می‌شد.

درون ددلی فارست جهنمی جنگلی تاریک و ترسناک وجود داشت، هر از چند گاهی باد سردی شروع به وزیدن می‌کرد و اعضاب تیم را به لرزه وا می‌داشت.

بجز شی فنگ تمام اعضای گروه در اطراف دروازه ورودی ایستاده بودند و از ترس هیولاها جرئت حرکت نداشتند.

بلکی با نگرانی پرسید: «برادر فنگ، چرا دارم احساس می‌کنم یه هوای سردی داره مرتب به پشتم برخورد می‌کنه؟»

– بلکی باید مثل یه متخصص رفتار کنی، فقط در این صورته که می‌تونی یکی از اونا بشی، این حالت جهنمی هست، بجز این که یکم هوششون بیشتره و قدرت دفاع و حملشون بالاتره و سلامتی بیشتری دارن تفاوتی با بقیه حالت‌ها نداره.

بعد از کمی مکث شی فنگ متوجه شد چیز بیشتری برای اضافه کردن وجود ندارد. بلافاصله تمام اعضای تیم به شی فنگ با تحقیر نگاه کردند. هنگام شکار در سیاه‌چال حتی اندک تفاوتی در سلامتی می‌تواند باعث نابودی تیم شود، آن وقت شی فنگ با بی‌خیالی گفته بود مقداری تفاوت دارد؟!! علاوه بر این منظورش از کمی هوش بیشتر چه بود؟ با تجربه‌ای که آنان با نبرد در دامنه خدا کسب کرده بودند، متوجه شده بودند که حتی اندکی تفاوت در هوش هیولاها می‌تواند قدرتشان را به مقدار زیادی افزایش بدهد.

-خب کافیه، بهتره بیخیال این مسائل بشین. الان به طور خلاصه استراتژی نبرد تو سیاه‌چال رو براتون توضیح میدم، بهتره با دقت گوش کنین تا کشته نشین.

شی فنگ دستانش را تکان داد و به محض این که خواست شروع به توضیح دادن بکند، باد سرد و قوی از طرف جنگل شروع به وزیدن کرد.

-اوووووووو…….اووووووووو(زوزه هست مثلا=___=)

غرش عصبانی و ترسناک بلافاصله در تمام جنگل طنین‌انداز شد. پرندگان بی‌شماری ترسیده بودند و به طرف آسمان پرواز می‌کردند.

تمام اعضای تیم از ترس خشکشان زده بود. آن‌ها فقط چند جوان بیست ساله بودند. آن‌ها هرگز سختی تجربه نکرده بودند چه برسد نبردی برای زندگی!

این اولین باری بود که با چنین صدایی روبه‌رو می‌شدند. صدای ببر وحشی در جنگل در مقابل این غزش چیزی نبود!

شی فنگ با آرامش توضیح داد: «ین اولین مسئله‌ایه که باید بهش توجه کنیم.»

بیشترین تفاوت بین حالت عادی و جهنمی همین غرش بود. اگرچه اسم خاصی نداشت اما بازیکنان در زندگی قبلی شی فنگ نامش را غرش جهنم گذاشته بودند.

قبلی
بعد

نظرات فصل " قسمت 24 "

بحث و گفتگو

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

برچسب ها:
reincarnation of the strongest sword god, رستاخیز قوی‌ترین خدای شمشیر
  • اکشن (9)
  • ایسکای (1)
  • بازی (0)
  • تراژدی (2)
  • ترسناک (2)
  • تناسخ (1)
  • جادوگری (1)
  • جنگی (0)
  • حارم (2)
  • خوناشام (1)
  • دبیرستان (0)
  • سفر در زمان (0)
  • سنسن (2)
  • سیستم (2)
  • شونن (1)
  • ضعیف به قوی (3)
  • عاشقانه (2)
  • علمی تخیلی (2)
  • فانتزی (5)
  • کمدی (1)
  • ماجراجویی (9)
  • ماوراء طبیعی (2)
  • مدرسه (0)
  • معمایی (2)
  • هری پاتر (0)
  • ویدیو گیم (2)

نماد اعتماد

logo-samandehi

تمامی حقوق برای ناولتو محفوظ میباشد

ورود

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

ثبت نام

برای این سایت ثبت نام کنید

وارد شدن | رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید. پیوندی برای ایجاد گذرواژه جدید از طریق ایمیل دریافت خواهید کرد.

← Back to ناولتو

قسمت پولی

ابتدا باید وارد شوید