reincarnation of the strongest sword god - قسمت 07
جنگل ردلیف پر از درختان افرای بسیار زیبایی بود. هیولاهای سطح 5 در اطراف درختان پرسه میزدند. این مکان برای بازیکنان زیر سطح 3 یک منطقهی ممنوعه به شمار میرفت. با اینکه شی فنگ به سطح 1 رسیده بود اما او نیز توان مقابله با هیولاهای سطح 5 را نداشت.
با این حال شی فنگ بدون مکث به داخل جنگل ردلیف دوید. با احتیاط به درون مناطق داخلی جنگل رفت. گرگهای یخی سطح 5 گهگاه درحال گشتزنی، بین درختان دیده میشدند. شی فنگ تنها سطح 1 بود، اگر فاصله خود را با این گرگهای یخی حفظ نمیکرد، بویایی حساس آنها، بوی او را تشخیص میداد.
یک گرگ یخی سطح 5، سلامتیاش حدود 400 بود، و همچنین قدرت حملهی بالایی داشت. تنها دو گاز آنها میتوانست شی فنگ را که سلامتیاش 120 بود، به کام مرگ بفرستد.
تنها چارهی شی فنگ این بود که مخفیانه از برخورد با گرگها اجتناب کند، و مسیرش را تغییر دهد.
علاوه بر گرگهای یخی، شی فنگ به توله خرسهای بانمکی هم برخورد. تولههای کوچک به نرمی و آرام بر روی زمین چمن می چرخیدند و ظاهری بامزه و جذاب داشتند. اما، آنها هم هیولای سطح 5 بودند و بازیکنانی که از نزدیک می جنگیدند از آنها متنفر بودند. به دلیل سلامتی و دفاع بسیار بالای آنها، جنگیدن با تولهها بسیار طاقت فرسا و خستهکننده بود.
شی فنگ از یک درخت برای گذشتن از تولهخرسها استفاده کرد، ناگهان صدای زوزهی گرگی را از پشت سرش شنید.
«لعنتی! یه کمین!!» با اینکه شی فنگ آرام بود ، اما نتوانست جلوی فریاد خودش را بگیرد.
در زندگی قبلی او ، تعداد زیادی از بازیکنان در گروههای چند نفره به جنگل ردلیف میآمدند، درحالی که اکثرشان سطح 4 یا 5 بودند. جدای از شکار تعداد زیادی هیولا، دلیل اصلیای که آنها به جنگل میآمدند، لوتهای بسیار عالی اینجا بود. برای مثال کتابهای مهارت، مواد اولیه چرمسازی، تجهیزات و از این قبیل مواد را میتوان نام برد. همچنین تعداد زیادی گیاه دارویی و سنگ معدن در جنگل در دسترس بود. با این حال در جنگل ردلیف یک اشتباه یا یک بد شانسی میتوانست باعث ازبین رفتن گروه شود. یکی از حوادثی که باعث این اتفاق میشد، کمین گرگها بود.
کمین گرگها مخفی بود و به سختی میشد، متوجه آن شد. اگر بازیکنان به درستی و با دقت حواسشان را جمع نمیکردند، ممکن بود به محض وارد شدن به محدوده توجه آنها، گروهی از گرگها به سمتشان هجوم ببرند. در بهترین شرایط تعداد آنها بین 3 تا 5 گرگ بود، و در بدترین شرایط بین 6 تا 8. در هر صورت این تلهای بود که تمام گروه را از بین میبرد.
شی فنگ بدشانس بود. ناگهان 7 گرگ یخی از کمین بیرون آمدند؛ گوشت بدن شی فنگ برای تمام آن ها کافی نبود.
سرعت گرگهای یخی زیاد بود، اما شی فنگ هم کند نبود. با استفاده از امتیازهای ویژگیاش که تماما به چابکی اضافه شده بود، سرعت حرکتش به 6 رسیده بود. ولی با این حال او هنوز یک شمشیرزن سطح 1 بود. حتی اگر او یک شغل مخصوص چابکی داشت، باز هم سرعتش کمی از گرگهای یخی کمتر بود.
با دیدن نزدیک شدن گرگها، شی فنگ غصه خوردن را رها کرد و مهارت نجاتبخش «غلبه بر جاذبه» را فعال کرد.
شی فنگ ناگهان احساس کرد بدنش مانند پر سبک شده است. سرعتش به اندازهای زیادی افزایش پیدا کرده بود. و به آسانی گرگهای یخی پشت سرش را، جا گذاشت.
یک هیولای عادی در نهایت باز هم عادی بود. آنها بعد از مدتی دنبال کردن شی فنگ، هنگامی که او از محدوده توجه آنها دور شد، او را رها کردند. و اجازه دادند زندگیاش را حفظ کند.
بعد از نزدیک به ده دقیقه دویدن، شی فنگ به دامنهی یک کوه و تپههایی رسید. چندین کوه با صدها متر ارتفاع در مرکز جنگل ردلیف قرار داشتند. نوک کوهها توسط ابرها و مه پوشانده شده بود، و صحنهای تماشایی درست کرده بود.
«بالاخره رسیدم.»
شی فنگ به سمت کوهی بلند رفت و اطراف آن را نگاه کرد. یک آبشار پیدا کرد و به سمت آن رفت.
در زندگی قبلیاش، زمانی که اکثر بازیکنان درحدود سطح 20 بودند، و طبیعتاً ویژگیهای شخصیتهایشان بالا بود. و میتوانستند بیشتر از زمانی که سطح پایین بودند فعالیت کنند؛ بسیاری عاشق جستجو در مکانهای بیشمار قلمرو خدایان بودند و مرکز جنگل ردلیف یکی از مشهور ترین مکانها بود، پس کارگاه سایه نیز یک گروه کوچک از قاتلین خود را برای تحقیق به اینجا فرستاد.
آنها اصلا فکر نمیکردند که یک کوه گنج در اینجا پیدا کنند. آنها در یکی از کوهها تعداد زیادی آیتم ازجمله: سنگ معدنهای کمیاب، گیاهان دارویی و حتی صندوقچه گنج پیدا کرده بودند. در نوک قله، یک صندوق گنج نقره ناشناس وجود داشت. مکانهای ناشناخته و مخفی بسیار زیادی در قلمرو خدایان وجود داشت.
اکثر این مکانها خانهی صندوقهای گنجی بود که منتظر پیدا شدن توسط بازیکنان بودند. آیتمهای درون آنها بسیار متفاوت بودند و از سکههای برنزی تا تجهیزات طلای سیاه درون آنها پیدا میشد.
درجه کیفیت صندوقهای گنج در دستههای، معمولی، برنزی، آهن سیاه، نقره ناشناس، طلای خالص و طلای سیاه دسته بندی میشد. با این حال لوت بهدست آمده از یک صندوق گنج معمولی، با دراپ یک هیولای نخبه قابل مقایسه بود. نیازی به گفتن اینکه، لوت یک صندوق گنج نقره ناشناس چقدر عالی است.
این صندوق نقره ناشناس به سایه کمک کرد تا به سرعت به یکی از کارگاههای مشهور در شهر وایت ریور تبدیل شود. و باعث شد تا سایه در مراحل اولیهی بازی سرمایهی قابل توجهای بهدست آورد.
گذشته از تجهیزات، صندوق نقره ناشناس یک دستورالعمل داروسازی و یک طرح آهنگری درون خود داشت.
در قلمروی خدایان درصد دراپ دستورالعملهای داروسازی حتی یک در دههزار هم نبود؛ و برای طرحهای آهنگری این درصد، کمتر نیز بود. با استفاده از طرحهای آهنگری، تجهیزات برنزی را میتوان ساخت. تجهیزاتی که قطعا مورد نیاز بازیکنان بودند. با این طرح بهدست آوردن پول کار بسیار آسانی بود.
نقشهی شی فنگ برای بهدست آوردن 16000 اعتبار در ده روز، تنها به این طرحها بستگی داشت. پس قاعدتاً او این طرحها را برای سایه رها نمیکرد. با این حال بازیکنان سطح پایین با چابکی کمتر از 40 نمیتوانستند توانایی مخفی پایهای [گامهای سریع] را فعال کنند. بدون آن راهی برای بالا رفتن از صخرههای کوه وجود نداشت. و هیچ مسیری هم به سمت بالای کوه وجود نداشت، و تنها چاره، صخره نوردی بود.
اگرچه شی فنگ 40 امتیاز چابکی نداشت، ولی او حلقهی جاذبه را داشت. و با فعال کردن آن میتوانست از کوه بالا برود.
شی فنگ به راحتی بعد از فعال کردن غلبه بر جاذبه، از صخرهها بالا میرفت. بعد از گذشته چند لحظه، پنج متر بالا آمده بود.
هنگامی که 5 ثانیه تا پایان زمان غلبه بر جاذبه باقیمانده بود، شی فنگ یک سطح صاف را پیدا کرد که تا تمام شدن مدت زمان تا استفادهی بعدی غلبه بر جاذبه در آن جا استراحت کند.
کمی بعد از نشستن شی فنگ، صخره شروع به حرکت کرد. یک غول سنگی با غرشی پدیدار شد.
[غول سنگی] (هیولای معمولی)
سطح: 5
سلامتی: 550
«خیلی زود بود.»
شی فنگ قبل از دیدن حرکت غول سنگی خود را برای او آماده کرده بود. او یک دانهی انفجاری را از کیفش بیرون آورد و به سمت پاهای غول سنگی پرتاب کرد؛ شیرهی نارنجی رنگ چسبناکی تمام سطح زمین را پوشاند.
به عنوان یک هیولای سطح 5، غولهای سنگی قدرت حمله، سلامتی و دفاع بسیار بالایی داشتند. با این حال سرعت حمله و واکنش پایینی داشتند. و سرعت چرخش آنها حتی کندتر بود. یک بازیکن تنها به 20 امتیاز چابکی نیاز داشت تا با این غولهای سنگی مانند اسباب بازی، بازی کند. تعداد زیادی از قاتلها عاشق درگیری با چنین هیولاهای احمقی بودند. آنها بدون از دست دادن حتی یک واحد از سلامتیشان، غولهای سنگی را به سادگی میکشتند.
اگرچه شی فنگ 20 چابکی نداشت، ولی دانههای انفجاری را به همراه داشت. هرکدام از آنها یک منطقه اثر 3x3 یارد داشت، که سرعت حرکت را 30% و سرعت چرخش را 70%، به مدت یک دقیقه کاهش میداد. دانهها یک وسیلهی عالی برای مقابله با هیولاهای کند بودند. دو ماه بعد از شروع قلمروی خدایان، تعداد زیادی از بازیکنان از چنین روشی برای شکار هیولاهای سطح بالایی که سرعت حرکت پایینی داشتند، استفاده میکردند. ولی متاسفانه چنین هیولاهای کندی تنها در مناطق محدودی از قلمروی خدایان وجود داشتند. پس شکار آنها برای افزایش سطح سریع، تقریباً غیرممکن بود.
سرعت غول سنگی به طور وحشتناکی بعد از برخورد با دانهی انفجاری کاهش یافت.
شی فنگ شمشیر آموزشیاش را از غلاف بیرون آورد، و به پشت سر غول سنگی یورش برد، و از پایین به او حمله کرد.
در بالای سر غول سنگی 3 عدد آسیب ظاهر شد. در مقایسه با 550 واحد سلامتی غول سنگی، به سختی آسیب محسوب میشد. همچنین غول سنگی در هر پنج ثانیه 1% سلامتیاش را بازیابی میکرد؛ یعنی 5.5 سلامتی در هر پنج ثانیه. کشتن غول در یک دقیقه بسیار چالش برانگیز بود.
غول سنگی بعد از حمله شی فنگ سعی میکرد تا به سمت او بچرخد. اگرچه سرعت چرخش بدن او از اول کند بود و الان یک اثر اضافی 70% کاهندهی سرعت هم داشت، پس اینکار تقریبا غیرممکن بود. شی فنگ دوبار دیگر حمله کرد و به دنبال آن یک [بریدن] نیز انجام داد، در بالای سر غول یک سری آسیب -3، -3، -6 ظاهر شد.
اثربریدن به دلیل اختلاف سطح قابل توجه نبود. ولی به خاطر اینکه غول سنگی 4 سطح بالاتر بود، یک امتیاز اضافی برای امتیاز مهارت داشت. این شرایط به همراه یکی از مهارتهای طبیعی شمشیر زن، یک بار استفاده ازبریدن، امتیاز مهارت آن را 3 عدد افزایش میداد.
این شرایط یک وضعیت عالی برای بالا بردن امتیاز مهارت یک مهارت بود.
بعد از تلاش زیاد، غول سنگی بالاخره چرخید تا با شی فنگ رو در رو شود. ولی شی فنگ این اجازه را به او نداد، به سرعت به پشت سر او رفت و حملاتش را ادامه داد.
برق صاعقه
ناگهان، یک رعد از شمشیر، 4 آسیب به غول وارد کرد، و در پی آن رعد دیگری 5 و آخرین رعد 7 آسیب وارد کرد. بعد از اینکه هر سه رعد به هدفشان برخورد کردند، امتیاز مهارت برق صاعقه، 3 عدد افزایش یافت.
یک دسته از آسیبهای -4، -4، -4 به غول وارد شد. با اینکه هر ضربه تنها به اندازه یک عدد افزایش یافته بود، ولی در مجموع خیلی عالی بود. اگرچه اثر برق صاعقه تنها 15 ثانیه طول میکشید، ولی این اثر سرعت کشتن غولهای سنگی را بسیار افزایش میداد. در این شرایط، مبارزه در کمتر از یک دقیقه میتوانست تمام شود، و تعداد قابل توجهای از دانههای انفجاری را ذخیره میکرد.
با اینکه غولهای سنگی سلامتی و قدرت بالایی داشتند، ولی اگر نمیتوانستند ضربهای به شی فنگ بزنند، تفاوتی با آدمکهای تمرینی نداشتند. و تنها به شی فنگ تجربه و امتیاز مهارت میدادند.
امتیاز مهارت یک مهارت، تنها با استفاده از یک مهارت افزایش نمییافت. وقتی بر روی یک هیولای هم سطح با شخص استفاده شود، 20% احتمال افزایش 1 عدد وجود دارد. برای هیولاهای سطح بالاتر، اگر یک سطح بالاتر باشد 40%، دو سطح بالاتر 70%، سه سطح بالاتر 100%، چهار سطح بالاتر 150% و پنج سطح بالاتر 200% شانس افزایش امتیاز مهارت وجود دارد. بیشترین احتمال 200% بود.
در حال حاضر که شی فنگ مشغول کشتن یک هیولای سطح 5 بود، سرعت افزایش امتیاز مهارتش بسیار بیشتر از دیگران بود.
حتی یک دقیقه هم نگذشته بود که بالاخره، غول سنگی به زمین افتاد.
پیام سیستم: غول سنگی سطح 5 کشته شد. اختلاف سطح برابر 4. تجربه بدست آمده 400% افزایش یافت. 120 تجربه بهدست آوردید.
نوار تجربه شی فنگ به اندازه قابل توجهای افزایش یافت. او 880 تجربه تا سطح 2 فاصله داشت. یعنی با کشتن 8 غول سنگی دیگر به سطح 2 میرسید.
کوههای منطقه مرکزی جنگل، مکان عالیای برای افزایش سطح و جستجو برای گنج بود. متاسفانه دو ماه طول کشیده بود تا در گذشته مردم آنها را پیدا کنند.
شی فنگ بعد از کشتن غول سنگی، بدن او را جستجو کرد و یک سنگ معدن برنز بهدست آورد. این یک ماده اولیه برای ساخت تجهیزات برنز بود. او همچنین یک تکه سنگ سخت نیز پیدا کرد. بعد از آن شی فنگ اطراف زمین خالی را جستجو کرد و چند لحظه بعد یک گیاه کمیاب به اسم گل صدروح را پیدا کرد. این گیاه یکی از مواد اولیه اصلی، برای ساخت شربت بازیابی ساده بود.
به محض اینکه به آن نزدیک شد، غول سنگی دیگری ظاهر شد. شی فنگ دانهی انفجاری دیگری را پرتاب کرد.
برق صاعقه! بریدن!
در زمان کوتاهی، شی فنگ یک سنگ سخت دیگر، 120 تجربه و مقدار زیادی امتیاز مهارت بدست آورد.
شی فنگ به محض به پایان رسیدن مدت زمان تا استفادهی بعدی حلقه جاذبه، دوباره شروع به بالا رفتن کرد.
در مسیرش به سمت بالا درحالی که به کشتن غولهای سنگی مشغول بود، به دنبال گیاهان کمیاب نیز میگشت.
بعد از به زمین افتادن هشتمین غول سنگی، شی فنگ به سطح 2 رسید. او تمام امتیازهای ویژگی خود را به چابکی اضافه کرد، و آن را به 16 رساند. او تنها 4 عدد تا فعال کردن سریع و چابک فاصله داشت. امتیاز مهارت مهارت بریدن نیز به 300 رسیده بود و به سطح 2 ارتقا یافت. امتیاز مهارت مورد نیاز برای سطح بعد 600 بود. در این لحظه بریدن، 12 عدد آسیب وارده را افزایش میداد، و مدت زمان تا استفادهی بعدی آن نیز 1 ثانیه کمتر شده بود.
بقیه بازیکنان اگر درمورد سرعت افزایش سطح شی فنگ خبردار میشدند، احتمالا دیوانه میشدند. فقط رسیدن از سطح 0 به سطح 1 نیازمند ساعتها تلاش بود. همینطور برای رفتن از سطح 1 به سطح 2، حداقل هفت تا هشت ساعت زمان نیاز بود. شی فنگ در کمتر از سی دقیقه به سطح 2 رسیده بود. سرعت افزایش سطح او مانند پرتاب موشک بود.
شی فنگ به سمت یک غول سنگی مرده رفت و او را جستجو کرد.
«بهنظر میرسه شانس من اونقدرها هم بد نیست. حتی تجهیزات هم دراپ کرده.» شی فنگ یک تکه زره پارچهای پیدا کرده بود، گرچه تا حدودی ناامید شده بود.
[پیراهن پارچهای با شکوه] (تجهیزات معمولی)
سطح: 4
دفاع: +3
مانا: +10
دوام: 20/20
قلمروی خدایان تازه شروع به کار کرده بود. درصد دراپ تجهیزات بسیار پایین بود. تجهیزات معمولی بسیار کمیاب بودند، بهخصوص وسیلههای معمولی سطح 4. قطعاً افرادی بودند که آن را با قیمت بالایی میخریدند.
شی فنگ آن را درون کیفش گذاشت. و زمانی که قصد داشت مسیرش را به بالا ادامه دهد، متوجه یک غار در آن نزدیکی شد.
وقتی به سمت غار حرکت کرد، از هیجان قلبش به تپش افتاده بود.
شی فنگ متوجه یک غول سنگی بزرگ شد که درون غار خوابیده بود. تمام سطح بدن او از صخرههای نقرهای پوشیده شده بود و با غولهای معمولی خاکستری رنگ تفاوت داشت.
[شروز] (نخبهی ویژه)
سطح: 6
سلامتی: 900
نخبههای ویژه بسیار قویتر از نخبههای معمولی بودند. یک نخبه معمولی میتوانست یک گروه 6 نفره هم سطح را نابود کند. ولی یک نخبه ویژه نیازمند دوازده بازیکن هم سطح بود تا بتوان با او مقابله کرد، شاید هم پانزده بازیکن. یعنی برای کشتن شروز، به پانزده بازیکن سطح 6 که با هم همکاری کنند نیاز بود.
با این وجود، شی فنگ بدون مکث به سمت او یورش برد. به سرعت از برق صاعقه استفاده کرد و رعد پشت رعد، به سمت بدن شروز فرستاد.
آسیب -1، -2، -3 در بالای سر شروز ظاهر شد.