my vampire system - قسمت 29
چپتر 29: انتخاب سلاح
به محض اینکه کوین فهمید که مهارت بازرسی به او آمار هر سلاح را میگوید، شروع به دور زدن در اتاق کرد و به دنبال سلاح مناسب میگشت. کوین هر کدام که بیش از حد سنگین بود را رد میکرد. اگرچه ممکن بود قویتر باشد ولی کوین یک چیز سریع میخواست که در شب فرز و چابک باشد.
تمام اسلحههایی که کوین تاکنون بررسی کرده بود در سطح پایه بود که پایینترین سطح یک سلاح میتواند باشد. سلاحها بسته به اینکه از کدام هسته ساخته شدهاند در هشت سطح مختلف دستهبندی میشوند. البته این بر اساس جانوران سیارهای بود که قبلاً کشف شده بودند.
مطمئناً سیارات دیگری با جانوران و تواناییهای قویتر وجود داشتند که هنوز نمیتوانستند از آنها مطلع شوند، که ممکن است بالاتر از آن دستهبندی شوند. در دنیای بشر امروزی، دو سلاح شناخته شده از این طبقه وجود دارد. در عوض دنیا آنها را اسلحهی شیطان نامید.
کوین پس از مدتی جستوجوی اتاق، به اسلحهای برخورد کرد که از بقیه جدا بود.
<دستکشهای شاخ سیاه>
<سلاح جانوری رده پایه>
<قدرت: 3>
<توانایی: 0>
<استقامت: 0>
<دفاع: 2>
<این سلاح با مهارت «کشش خون» سازگار است. در صورت استفاده با دستکش، قدرت کشش خون 5٪ افزایش مییابد.>
دستکشها سیاه رنگ بودند و شاخهای کوچکی داشتند. نوک انگشتان در انتها نوک تیز بوده و باعث میشود تقریباً مانند نوعی پنجه اژدها به نظر برسند.
دو دلیل وجود داشت که کوین به سلاح علاقهمند شده بود. اولین مورد تنها وسیلهای بود که به او یک آمار دفاعی داده بود، نه فقط یک قدرت، مورد دوم این یه واقعیت بود که باعث میشدد قدرت تنها مهارت او یعنی کش خون افزایش یابد.
در حال حاضر پنج درصد خیلی به نظر نمیرسید اما اگر در آینده کوین قدرت بیشتری میگرفت، پنج درصد تفاوت زیادی ایجاد میکرد. جوایز دیگری نیز در نظر گرفته شد. دستکش ها مانند زره برای دستان او عمل می کردند و در صورت نیاز او می توانست سلاح های دیگر را نیز در دست بگیرد.
لئو گفت: «اوه پسر جوان انتخاب عجیبی کردی»
کوین برگشت و نگاه کرد تا ببیند چه کسی با او صحبت کرده است، سپس متوجه شد که همان معلم طاس است.
«خیلیا اینو برای اولین بار انتخاب نمیکنن. با استفاده از سلاحی مثل این، وقتی به دشمنت نزدیک میشی نباید ترسی داشته باشی.»
کوین قبلاً بیشتر از اکثر بچهها جنگیدن را تجربه کرده بود، او به مهارت استفاده از مشت خود عادت داشت، و همچنین با مهارت کشش خونش، او همیشه مجبور نبود که کاملاً نزدیک حریف بشود.
کوین پرسید: «اگه امتحانش کنم مشکلی نداری؟»
لئو هنگام رفتن برای بررسی سایر دانشجویان گفت: «مشکلی نیست برو.»
<دستکشهای شاخدار پایه مجهز شدند>
<قدرت: 12 (3)>
<چابکی: 12>
<استقامت: 11>
<دفاع: 2>
وقتی کوین صفحه وضعیت خود را بررسی کرد، تعداد کمتری در کنار آمار خود داشت که سطح تجهیزات را نشان میداد. کوین اکنون دارای 15 امتیاز قدرت است. او نسبت به قبل از کشف سیستم سه برابر احساس قدرت بیشتری میکرد و آمادهی آزمایش قدرت تازه پیدا شدهی خود بود.
هنگامی که همه انتخاب اسلحهی خود را تمام کردند. لئو همه را صدا کرد تا دور حلقهی وسط جمع شوند.
لئو گفت: «حالا من ادعا نمیكنم كه در هر سلاحی متخصص هستم، بعضی از شما حتی میتونید بهتر از من از اسلحهتون استفاده كنید. اما چیزی که من در اون متخصص هستم جنگیدن با سلاحه. جنگیدن میتونه یک بازی در نظر گرفته شه. شما همیشه در تلاش برای پیشبینی حرکت بعدی حریف خوتونید، توانایی حریفتون رو اندازه گیری میکنین و موارد دیگه. برای اولین درستون، میخوام ببینم چهقدر استعداد دارید. ما یه مسابقه دوئل خواهیم داشت. دو نفر در میدان و بقیهی ما هم مسابقه رو تماشا خواهیم کرد و درباره چیزهایی که میتونه بهبود پیدا کنه توضیح خواهیم داد. حالا کسی داوطلب هست؟
در یک لحظه، ارین اولین کسی بود که دستش را بالا برد. بدون اینکه حتی منتظر بماند تا لئو حرفی بزند، او را به سمت میدان هدایت کرد. ارین یک شمشیر بلند نقرهای در دست داشت که بسیار میدرخشید. این یکی از اسلحههایی نبود که کوین روی دیوار دیده بود بنابراین فقط میتوانست تصور کند سلاح دیگری بوده که قبلاً در اختیار او بوده است.
در ابتدا، بسیاری از دانشجویان مردد بودند. شهرتش به عنوان یک سطح قدرت بالا از قبل به گوش بسیاری از مردم رسیده بود.
لئو افزود: «اوه، یادم رفت که اضافه كنم، در جلسات امروز تواناییها ممنوع خواهد شد، مهم اینه که شما اول بدونین که چطور از سلاحتون استفاده کنید، فقط در این صورته که میتونید تمام پتانسیل سلاح رو بیرون بکشین.»
بعد از گفتن این کلمات دانش آموزان مانند موشک دستان خود را بالا آورده بودند. همهی آنها میخواستند این فرصت را پیدا کنند تا ملکهی یخی معروف را شکست دهند. حالا که او نمیتوانست از توانایی های خود استفاده کند این شانس آنها بود.
در پایان، یک مرد بزرگ از میان جمعیتی که تبر دو دستی داشت، انتخاب شد. از نظر عضله اندازهی او تقریباً دو برابر ارین بود.
مرد گفت: «فکر میکنم اینجا رو اشتباه انتخاب کردی تواناییهای یخیت اینجا به کار نمیاد.»
ارین هیچ جوابی نداد و به سادگی موضع گرفت. منتظر بود که ابتدا حریفش جلو بیاید.
مرد میخواست با یه ضربه او را نابود کند. ارین بدن او را به طرف دیگر چرخاند تا از ضربه جلوگیری کند و در همان زمان به پشت پاهای مرد ضربه زد که باعث شد مرد بیفتد.
سپس تیغهی خود را ۱ اینچ دورتر از گردن مرد قرار داد.
مرد گفت: «من تسلیم میشم.»
همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاده بود. همهی آنها میدانستند که ارین قوی است اما از او انتظار نمیرفت که با شمشیر بسیار ماهر باشد. بیشتر کاربران توانایی، اگر توانایی بالایی مانند ارین داشتند، به این قدرت اعتماد میکردند و برای یادگیری سلاح زحمت نمیکشیدند. اما برای همه واضح بود که او تمرین میکند.
پس از پایان مبارزه، دو مرد با لباس نظامی مشکی آمدند، سپس هر دو بازوی دانشآموز را گرفتند و تا درمانگاه مدرسه همراهیاش کردند.
گروه به تماشای چند مبارزه ادامه داد، بقیه درگیریها بسیار بیشتر از ارین به طول انجامیده بود، زیرا بیشتر دانشآموزان هنگام استفاده از سلاح با هم برابر بودند. حتی زمانی که کاربران قدرت سطح 4 با سطح 2 می جنگیدند. وقتی آنها نمیتوانستند از تواناییهای خود استفاده کنند، پس با هم مساوی بودند.
مبارزهی بعدی که توجه لئو را به خود جلب کرده بود، مبارزهی لایلا بود. حتی اگر لایلا دیگر نمیتوانست از دورجنبانی خود استفاده کند. او با کمان خود توانست به جلو شلیک کند و پیشبینی کند که حریف به کجا می چرخد.
او حریف خود را چندین بار به دام انداخته بود و به طور مداوم از او میخواست که تسلیم شود. اما حریف او یک کاربر قدرت سطح 3 بود. او حتی اگر از توانایی خود استفاده نمیکرد، نمیخواست اعتراف کند که توسط کاربر سطح دو شکست خورده است.
این زمانی بود که او بیپروا شد و تصمیم گرفت با تمام قدرتش به او حمله کنه که چند تیز به پایش خورد و او را متوقف کرد و لئو مسابقه بعدی را اعلام کرد: «مسابقهی بعدی، کوین تالن و برد ریچاردسون.»
حالا نوبت کوین بود.
وقتی به میدان آمد میتوانست مهارتهای خودش و طرف مقابلش رو ببیند. این اولین باری بود که کوین احساس ضعف نسبت به حریفش نداشت.