ناولتو
  • خانه
  • بلاگ
  • آرشیو
ورود ثبت نام
  • خانه
  • بلاگ
  • آرشیو
ورود ثبت نام
قبلی
بعد
اطلاعات محصول

my vampire system - قسمت 92

  1. خانه
  2. my vampire system
  3. قسمت 92 - مراسم خون
قبلی
بعد
اطلاعات محصول

سیستم خون­آشامی من

قسمت 92

مراسم خون

 

کوئین کنجکاو  بود بداند که مراسم خون چیست، به هر حال، اطلاعات زیادی در مورد آن فاش نشده­بود. اما اکنون که سیستم به ووردن پیشنهاد می­داد که به فرد خونی تبدیل شود، همه­چیز برای او روشن شد.

این آیینی بود که به ووردن اجازه می­داد به نوعی خون­آشام تبدیل شود. در زیر مهارت، 0 از 2 وجود داشت. فرض بر این است که حداکثر، می تواند فقط دو نفر را تبدیل کند. این تعداد ممکن است در آینده افزایش یابد، اما در حال­حاضر، این طور بود.

“نمیتونم ووردن رو به یه خون­آشام تبدیل کنم، اون باید با همون چرندیاتی که من باهاشون سر و کار داشتم برخورد کنه.” کوئین فکر کرد، “شاید من برای قویتر شدن بهش نیاز داشتم، اما برای ووردن که از اول قوی بوده، هیچ توجیهی وجود ندارد.”

سپس فکری به ذهنش خطور کرد. مرد بلوند درون ویدئو به او گفته­بود که ارتش خود را افزایش­دهد چرا که به زودی دیگران به دنبال او خواهند­آمد. آیا این چیزی بود که در موردش صحبت می­کرد؟

در نهایت، کوین تصمیم گرفت که تصمیم او نیست. ووردن کمک بزرگی به او کرده بود، و اگر می خواست، این انتخاب او بود. و خوب خواهد­بود که مردم همچین چیزی را تجربه کنند.

“هی ووردن، اگه اختیار داشتی، یا فرض کنیم اگه من بتونم تو رو به یه خون­آشام تبدیل کنم،همچین چیزی رو میخواستی؟” کوئین پرسید.

ووردن در جواب گفت: ” نمیخوام احساساتت یا هر چیزی شبیه اونو جریحه دار کنم، اما جوابم منفیه.” ” بیشتر طول روز رو ضعیف بودن، مطمئناً وقتی تو سیاره­ای شبیه به این هستیم، خوبه اما… علاوه بر این چه اتفاقی برای توانایی من میافته؟”

کوئین منتظر بود تا هوش­مصنوعی به نگرانی او پاسخ دهد. هوش­مصنوعی در واقع از آنچه او تصور می کرد هوشمندتر به نظر می رسد. با توجه به آنچه که قبلاً گفته­بود و همچنین به او این امکان را داد که از مهارت خود استفاده کند. به این معنی که در حال گوش دادن به همه چیزهایی بود که گفته­بود.

“خب، می­بینم که منتظر جوابی، کل ساختار سلولیش تغییر میکنه و بعد تبدیل به خون­آشام میشه. یا به هر حال چیزی شبیه به این. بله به این معنیه که اون دیگه تواناییش رو نخواهد داشت. نه تنها این اما ممکنه مدتی طول بکشه تا اونم بتونه یکی رو یاد بگیره.”

کوئین پرسید:”منظورت چیه؟”

“تو به روش معمول توانایی سایه رو یاد نگرفتی، دیگه کتابی برای یادگیری وجود نداره. برای تو تقریبا غیرممکنه که اون رو بهش یادبدی. پس باید منتظر بمونی تا یه کتاب توانایی سازگار با سلول‌های خون­آشامی خودش پیدا کنی.”

“بله، متأسفم ووردن، احتمالاً دیگه نتونی تواناییت رو داشته باشی” ، کوئین پشت سرش رو خاروند. ” فقط خواستم بپرسم ؛ شاید توام یکی از اون دسته آدمای وسواس به خون­آشام‌ها باشی.”

ووردن در جواب گفت:” تا حالا همچین افرادی بودن؟”

****

 

آن دو سپس شروع به پایین آمدن از زمین ورزشگاه کردند، منطقه­ای که برای مبارزه طراحی شده­بود. یک ساعت بود که در اتاق میگشتند و به نظر می رسید نتوانسته­اند جایی را پیدا کنند که درگاه می تواند در­آن باشد.

آنها نیاز به تصمیم­گیری داشتند. این که آیا مرکز­آموزشی را ترک کنند و به دنبال مکان دیگری بروند یا خیر. اما قبل از تصمیم­گیری در مورد هر کدام، کوین می­خواست مهارت­های جدید خود را به دست آورد.

ووردن نیز علاقه­مند بود و فکر می­کرد ممکن­است بتواند کمک کند زیرا قبلاً در استفاده از توانایی های ابتدایی تجربه داشته­است.

اولین آزمایش مهارت ذخیره­سازی بُعدی­اش بود. درست مانند دیگر مهارت­هایش، تنها کاری که باید انجام می­داد این بود که در ذهن خود به آن فکر کند و این­گونه آن را فعال کند. در حالی که فعال بود، سایه بدن او شروع به تکان خوردن و کمی چرخش کرد. به نظر می­رسید که اقیانوسی مدام در حال حرکت است.

با استفاده از یک قطعه فلزی که قبلاً گرفته بود، آن را به آرامی به سایه خود هل داد و شی شروع به فرو رفتن کرد تا سرانجام ناپدید شد.

ووردن در حال تماشا گفت: “خیلی ترتمیزه. حالا می­تونی برگردونیش؟”

سپس کوئین دست خود را در سایه خود گذاشته و بازویش را در آن فرو کرد ، اما هیچ چیزی احساس نکرد. سپس به قطعه فلزی فکر کرد و ناگهان چیزی را در دستش احساس کرد، کشید و قطعه فلزی بیرون آمد.

آن دو آزمایش بیشتری را با ذخیره­سازی بُعدی انجام دادند. کویین دریافت که نه تنها از سایه او می توان برای دسترسی به اشیا استفاده کرد، بلکه از سایه ووردن یا سایه­ای که دیوار و ساختمان­ها ایجاد کرده­اند نیز میتواند استفاده کند.

وقتی کوئین این سایه­ها را لمس کرد، آنها نیز مانند سایه خودش شروع به تکان خوردن کردند.

آزمایش بعدی این بود که ببینند آیا آنها می­توانند آیتم‌های بزرگتر از خود سایه را ذخیره کنند یا خیر. ووردن تعدادی صندلی از استادیوم جمع کرد و آنها را به صورت یک دایره فلزی بزرگ درآورد. سپس کوئین یک دست را روی دایره قرار داد و دست دیگر را روی سایه خود گذاشت تا آیتم را ذخیره کند.

سایه زیر پای او شروع به گسترش به سایه ایجاد شده توسط دایره بزرگ کرد. سرانجام، همه­چیز به داخل افتاد.

به نظر می­رسید اندازه آیتم مهم نیست، و نکته خوب این است که   MC استفاده نمی کند.

مهارت بعدی مهارتی بود که کوئین بینهایت در انتظارش بود، مهارتی که از نظر توصیف چیز زیادی به زبان نمی­آورد، کنترل سایه.

[کنترل سایه سطح 1، فعال شد.]

سپس در ذهن کوئین، چیزی کلیک کرد. احساس می­کرد دسته جدیدی دارد که می­تواند کنترل کند. سایه زیر پاهایش زنده بود و می­توانست آزادانه حرکت کند. سایه را بلند کرد و مانند یک مه تیره و متحرک بود که مدام او را احاطه کرده­بود.

ووردن گفت: “حدس میزنم که این مهارت فعلاً فقط به سایه اطرافت محدود باشه. مثل توانایی سطح 1 میمونه. نمیدونم چرا برای فعال­شدن به سلول­های جهش­یافته زیادی نیاز داره و سطح 6 در نظر گرفته میشه.”

با استفاده از سایه اطراف خود، کوئین توانست آن را گسترش داده و قطعه فلزی کوچکی را که قبلاً از فضای ذخیره­سازی خود بیرون کشیده بود را بلند کند. مثل کنترل یک نفر دیگر بود.

پس از مدتی استفاده از آن، به نظر می­رسید که کوئین به طور کامل درکش کرده باشد. او می­توانست سایه را حرکت داده و به هر نقطه از بدن خود ببرد، یا می­توانست آن را به شکل دلخواهش درآورد. حتی سلاح، اما هنگام تغییر­شکل آن به شکل شمشیر و تلاش برای بریدن فلز، هیچ­کاری جز دور زدن آن انجام نداد.

به نظر می­رسید شمشیر سایه دارای ویژگی های یکسانی نیست.

“خب، حالا که به نتیجه رسیدی، میخوای یکم مبارزه کنیم؟” ووردن پرسید.

قبلی
بعد
اطلاعات محصول

نظرات فصل " قسمت 92 "

بحث و گفتگو

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

مشابه

ابرسیستم اخرالزمانی
apocalystic super system
8 تیر 1401
zero and hero-noveleto
zero and hero
15 اردیبهشت 1401
Supreme Magus-noveleto
Supreme Magus
8 اردیبهشت 1401
photo_2022-06-25_12-59-21
Return From Death
26 تیر 1401
برچسب ها:
my vampire system, novel my vampire system, سیستم خوناشامی من, ناول سیستم خوناشامی من
  • اکشن (15)
  • ایسکای (2)
  • بازی (0)
  • تراژدی (3)
  • ترسناک (2)
  • تناسخ (2)
  • جادوگری (1)
  • جنگی (0)
  • حارم (2)
  • خوناشام (2)
  • دبیرستان (0)
  • سفر در زمان (0)
  • سنسن (3)
  • سیستم (2)
  • شونن (1)
  • ضعیف به قوی (4)
  • عاشقانه (3)
  • علمی تخیلی (3)
  • فانتزی (8)
  • کمدی (1)
  • ماجراجویی (12)
  • ماوراء طبیعی (3)
  • مدرسه (0)
  • معمایی (3)
  • هری پاتر (0)
  • هنر های رزمی (1)
  • ویدیو گیم (2)

نماد اعتماد

logo-samandehi

تمامی حقوق برای ناولتو محفوظ میباشد

ورود

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

ثبت نام

برای این سایت ثبت نام کنید

وارد شدن | رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید. پیوندی برای ایجاد گذرواژه جدید از طریق ایمیل دریافت خواهید کرد.

← Back to ناولتو

قسمت پولی

ابتدا باید وارد شوید