ناولتو
  • خانه
  • بلاگ
  • آرشیو
ورود ثبت نام
  • خانه
  • بلاگ
  • آرشیو
ورود ثبت نام
قبلی
بعد
اطلاعات محصول

my vampire system - قسمت 88

  1. خانه
  2. my vampire system
  3. قسمت 88 - صدای درون
قبلی
بعد
اطلاعات محصول

سیستم خون­اشامی من

قسمت 88

صدای درون

 

در حالی که ووردن به جستجوی نوع خروجی مخفی ادامه می­داد، کوئین در حین قدم زدن وانمود می­کرد که به دنبال یکی از آنها می گردد. در عوض، او می خواست کتاب توانایی را که قبلاً از کانتینر فلزی دریافت کرده­بود، بررسی کند.

به محض اینکه به موجودی خود فکر کرد، صفحه‌ای در مقابل او ظاهر شد. سپس هنگامی که به آیتم مورد نظرش فکر کرد، سیستم پیامی را ارائه داد.

[آیا می­خواهید کتاب توانایی سطح 6 سایه را بردارید؟]

این بار صدای سیستم به جای صدای یکنواخت رباتیکی که معمولاً در سر او پخش می شد. صدای پر انرژی مرد بلوند بود.

[بازرسی]

[کتاب سایه سطح 6، فقط توسط افرادی که خونین شده اند قابل یادگیری است.]

همانطور که کوئین از مهارت بازرسی خود استفاده می کرد، یک کلمه عجیب در پایان اضافه شده بود. خونین؟ شاید این نام دیگری برای خوناشام‌ها بود؟ وقتی کوئین کتاب­های توانایی دیگر را امتحان کرد، قادر به یادگیری هیچ یک از آنها نبود.

 

 

این باعث شد که کوئین سوالات بیشتری در مورد کتاب داشته باشد. چرا ارتش چنین کتاب سطح بالایی را قفل کرده است؟ آیا به این دلیل بود که همه مرده بودند یا قصد داشتند آن را برای آینده بفروشند؟ در هر صورت، او قبلاً نشنیده بود که شخصی دارای توانایی سایه باشد.

درست در همان زمان، صدای مزاحم دوباره شنیده شد.

“پس اینطوری به نظر میرسه که میخوای درباره کتاب بیشتر بدونی، ها؟ خوب، اگر بخوای میتونم بهت بگم، واقعاً میخوای بدونی؟”

به نظر میرسید سیستم هوش­مصنوعی به اندازه خود شخص آزاردهنده است.

کوئین در حالی که دندان‌هایش را روی هم می­فشرد گفت:”لطفا؟”

“حدست درسته، خونین به کسایی گفته میشه که از هر طرف بهشون میخوای نگاه کنی مورد برکت قرار گرفتن یا نفرین شدن. مهم نیست که اونجا، یه دورگه، یه خون­اشام، یا حتی یه غول وجود داشته باشه. تا وقتی که اونا مقداری خون خون­اشام داشته باشن، میتوانن این توانایی‌ها رو یاد بگیرن.”

“میدونی چرا این کتاب اینجا بود؟”

“هیچ نظری ندارم.”

سیستم هوش­مصنوعی به طور شگفت­انگیزی با جزئیات زیاد پاسخ داده بود. درست مثل همان چیزی که مرد بلوند گفته بود. در حالی که مهارت بازرسی قادر بود اطلاعاتی در مورد آیتم به او بگوید، سیستم وی موارد مربوط به سیستم را برای او روشن می­کرد.

کوئین هنوز در مورد یادگیری یا عدم یادگیری مطمئن نبود زیرا هنوز به اطلاعات بیشتری نیاز داشت و به نظر میرسید که هوش مصنوعی فرد کاملی برای پرسیدن است.

“این تنها کتاب تواناییه که خون­آشام‌ها میتونن یاد بگیرن؟ و خون­آشام‌ها میتونن بیش‌تر از یه توانایی یاد بگیرن؟”

“درست مثل آدما، خون­آشام‌ها فقط میتونن یه توانایی رو یادبگیرن. این که کتاب­های توانایی دیگه‌ای مثل این وجود داشته باشه یا نه، کی میدونه، ممکنه بعضی قوی­تر، یا بعضی ضعیف­تر باشند.”

به هر حال سیستم AI فقط یک سیستم AI بود. اگرچه این مرد با صدای احمقانه‌ای هوشمند به نظر می رسید، اما به آنچه می­توانست پاسخ دهد محدود می شد.

مشکل این بود که آیا این واقعا توانایی دیگری بود که کوئین نمی­توانست از آن در دنیای خارج استفاده کند، آن را نمی­خواست. توانایی دیگری که جهان از آن اطلاع نداشت به این معنی بود که او هدف قرار گرفته میشد. با این حال، این سوال باقی می­ماند که آیا حتی توانایی وجود دارد که خون­آشام ها بتوانند مانند انسان­ها از آن استفاده کنند؟

کوئین سوالات بیشتری را از هوش­مصنوعی به این امید که پاسخی دریافت کند پرسیده بود اما هیچ سرنخی نداشت و فقط با پاسخهای طعنه آمیز جواب میگیرفت.

با این اوصاف، یک نفر در اتاق بود که از این چیزها آگاه بود، و او ممکن است فقط از توانایی سایه اطلاع داشته باشد. ووردن. اگرچه توسط سیستم اعلام شده که افراد خونین تنها کسانی هستند که توانایی یادگیری آن را دارند، اما شاید خون­آشام‌های دیگری نیز وجود داشته باشند که قبلاً از این توانایی استفاده کرده­اند.

همانطور که آن دو دور ورزشگاه می­­چرخیدند، کوئین سوالی را مطرح کرد.

“ووردن، تا به حال در مورد توانایی استفاده از سایه چیزی شنیدی؟”

ووردن گفت:”سایه­ها، صادقانه بگم که غریزه من به هیچ وجه عالی­ترین توی جهان نیست، اما تو باهام صادق بودی، برای همین این بار من باهات روراست میشم.” وقتشه که من باهات روراست باشم.”

آن دو روی چند صندلی دور از هم در ورزشگاه نشستند، روی آنهایی که به خاطر مبارزه بهم ریخته و خراب نشده بودند.

ووردن گفت: “یادت باشه که قبلاً گفتم چطوری مراقبت بودم چون نمی تونستم تواناییت رو کپی کنم، خب تو اولین­نفر نیستی. یا اولین­نفر تو خانواده ما نیستی.” همونطور که میدونی من یه اصیلم، برای همین صدها ساله که قدرت ما از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه. تو مجله پدر­بزرگم، زمانی بود که گفته با یه کاربر توانایی دیگه برخورد کرده. اون موقع‌ها اینجور چیزا اتفاقات نادری بودن، کل جهان هنوز نمیدونست که انسانها دارای قابلیت­های فوق­العاده­ای هستن. اما هر بار که با یکی از اونها روبرو می شدیم، خانواده ما اون رو ثبت می کردن، به ویژه اینکه توانایی ما به بقیه بستگی داشت.”

“برای اولین بار، اون به کسی با توانایی برخورده بود، و نمیتونست اون رو کپی کنه.”

“پس برای همین بود که انقدر بهم علاقه­مند شده­بودی و باهام خوب بودی؟”

چهره ووردن کمی قرمز شد زیرا از شنیدن این کلمات خجالت کشیده­بود.

“وقتی اینطوری میگیش یکمی عجیب به نظر میرسه، بهت اطمینان میدم که در موردت همچین تصوری ندارم.” ووردن با ناراحتی این را گفت اما بعد صورتش حالتی جدی به خود گرفت. “حالا که همه چیزو بهت گفتم، بهم بگو، چطوری چیزی رو که عموم مردم ازش مطلع نیستن رو میدونی؟”

در همان لحظه کوئین کتاب توانایی‌ای را که بر روی آن عبارت سایه توانایی نوشته شده­بود در دست گرفت.

برای یک ثانیه، ووردن مجبور شد چشمهایش را بمالد تا مطمئن شود چیزی که میبیند توهم نیست. او فکر میکرد شاید وقتی کوئین به یک خون­آشام تبدیل شد چیزی آموخته باشد اما در واقع کتاب توانایی‌ای را در دست داشت.

“اوه واقعاً پیداش کردی، مطمئن بودم که این یک مهارت اصلیه، اما در واقع یک کتاب توانایی وجود داشت. خوب، منتظر چی هستی، بیا یادش بگیریم! ما الان کل وقت عالمو داریم و ما اینجا درحالی که کاری از دستمون برنمیاد گیر افتادیم.”

“خب، من واقعاً می خواستم یادش بگیرم، اما مشکل اینه که اگه این کار رو کنم، دیگران هم مثل وقتی که دنبال توانایی خون­آشام‌ها میافتادن دنبالم میافتن.”

ووردن شروع به طولانی و سخت فکر کردن، کرد که ایا میتواند کاری برای کمک به او انجام دهد یا نه. سپس نقشه اصلی او به سراغش آمده بود.

وردن گفت: ” فکر میکنم میتونیم از این موقعیتی که توش هستی به نفع خودمون استفاده کنیم. مدرسه باید بدونه که ما به سیاره دیگه‌ای اعزام شدیم. یه سیاره پرتال قرمز. چیزهایی وجود دارده که دائماً تو این سیارات کشف نشده است. فقط میتونی بگی این کتاب رو اینجا پیدا کردی، و برای زنده موندن اون رو یاد گرفتی، همه میدونن که تو یه سطح یک آشغالی.”

وردن بعد از گفتن آن کلمات لحظه‌ای مکث کرد.

“منظورم اینه که اونا فکر میکنن که تو فقط تو سطح یک بی­مصرفی. میگم زمانی که ما تو دنیای پورتال بودیم، من ازت محافظت کردم و تو برای جبران کمکم، بعد از یادگرفتن مهارت، تصمیم گرفتی کتاب رو به من بدی به این ترتیب مردم دیگه نه تو بلکه خانواده من رو برای بدست اوردن اون فریب میدن.”

ووردن طوری لبخند زد که انگار سخت ترین پرونده را در یک رمان معمایی شکسته و حل کرده است.

“مطمئنی که خانواده‌ات تو این مورد خوبه؟”

برای یک صدم ثانیه، کوئین فکر کرد که چهره ووردن تیره شده­است، اما وقتی پلک زد و دوباره نگاه کرد، کاملاً طبیعی بود.

“بله، خوب میشن، با برنامه یا بدون برنامه بیا این کتاب توانایی رو یادبگیریم. نمیتونم صبر کنم تا وقتی از اینجا خارج شیم قیافه همه رو ببینم.”

“اگه، از اینجا بیرون بریم؟؟.” کوین گفت.

“مجبوری انقدر منفی نگر باشی؟”ووردن گفت.

قبلی
بعد
اطلاعات محصول

نظرات فصل " قسمت 88 "

بحث و گفتگو

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

مشابه

photo_2022-06-25_12-59-21
Return From Death
5 تیر 1401
Estio
Estio
3 تیر 1401
Supreme Magus-noveleto
Supreme Magus
8 اردیبهشت 1401
Omniscient Reader’s Viewpoint-noveleto
Omniscient Reader’s Viewpoint
14 اردیبهشت 1401
برچسب ها:
my vampire system, novel my vampire system, سیستم خوناشامی من, ناول سیستم خوناشامی من
  • اکشن (15)
  • ایسکای (2)
  • بازی (0)
  • تراژدی (3)
  • ترسناک (2)
  • تناسخ (2)
  • جادوگری (1)
  • جنگی (0)
  • حارم (2)
  • خوناشام (2)
  • دبیرستان (0)
  • سفر در زمان (0)
  • سنسن (3)
  • سیستم (2)
  • شونن (1)
  • ضعیف به قوی (4)
  • عاشقانه (3)
  • علمی تخیلی (3)
  • فانتزی (8)
  • کمدی (1)
  • ماجراجویی (12)
  • ماوراء طبیعی (3)
  • مدرسه (0)
  • معمایی (3)
  • هری پاتر (0)
  • هنر های رزمی (1)
  • ویدیو گیم (2)

نماد اعتماد

logo-samandehi

تمامی حقوق برای ناولتو محفوظ میباشد

ورود

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

ثبت نام

برای این سایت ثبت نام کنید

وارد شدن | رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

← Back to ناولتو

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید. پیوندی برای ایجاد گذرواژه جدید از طریق ایمیل دریافت خواهید کرد.

← Back to ناولتو

قسمت پولی

ابتدا باید وارد شوید